88/8/29
11:34 ص
مسئله اساسی و یادداشت اصلی ما هنوز فاجعه کشتار شیعیان در یمن است. اما این یادداشت به مناسبت پخش سریال (( شمس العماره)) تقدیم می شود. به نظر من سریال های صدا و سیما بسیار مهم است چون در نسل حاضر و آینده ما اثری بی بدیل دارد. اگر بی خیال این ها شویم فردا نسلی خواهیم داشت که هیچ تناسبی با اسلام ناب ندارند. لطفا اگر وبلاگ نویس هستید درباره فاجعه یمن بنویسید. درباره صدا و سیما هم. یا علی
لیلا ، عمه، دریا، شکور، زیور، شریفه، رحمت، پروین خانم، هرمز.آدم هایی که خوب و خوش در شمس العماره زندگی می کنند. البته ظاهرا زمانِ بودن هدایت خان حال و هوای دیگری بوده، در حال حاضر هم ملالی نیست جز بی شوهری لیلا خانم. تمامی اهالی خانه فکر و ذکرشان حول شوهر دار شدن لیلا خانم می چرخد وصدا و سیما هم مرحمت فرموده و بینندگان تلویزیون را از ماجرای خواستگاری ها از سرکار علیّه بی نصیب نگذاشته است. خواستگاران یکی پس از دیگری به شمس العماره شرفیاب می شوند و لیلا خانم هم با آغوش باز از مهمان ها پذیرایی می کند و بیننده منحرفی مثل نگارنده گمان میبرد که این دختر دارد با همه طالبانش حال ! می کند.
نوع لباس، گفتار و حرکات شخصیت های داستان متعلق به منطقه ای خاص از یکی از شهرهای ایران است. البته ما از چندی پیش دریافته ایم که خون مردم شمال تهران آنقدر پر رنگ است که می تواند کل کشور را تحت تاثیر قرار داده و وقت کشور و مسئولان آن را به مدت چند ماه هدر دهد.
دریا و شکور زوجی جیره خوار سفره شمس العماره اند و درطبقه یا اطاقی از آن زندگی می کنند. شکور پسری بی کار است و با این حال بیننده باید او را دوست داشته باشد چون با مزه است.
دریا زن شکور دختری پر توقع و پرخاشگر ست و با زبان و حرف های طوفانیش مردش را ادب می کند. بیننده باید دریا را هم دوست داشته باشد. سرکار لیلا در نطق های پس از دستورش سادگی و صداقت لیلا را گوشزد می کند و چه کسی حق دارد روی حرف ایشان حرفی بزند.
این نطق های حضرت ایشان پدیده ای جدید در سریال های ایرانی است . مسئله قضا و قدردر یکی از همین نطق ها تبیین می شود. پری خانم را بی خیال می شوم. هرمز خان تربیت شده فرنگ و مظهر فرزانگی و به گفته حضرت لیلا نعمتی برای شمس العماره است. زبان پری خانم هم در نهایت به برکت هم نشینی با هرمز خان اصلاح می شود.
رحمت مستخدم خانه زاد این عمارت و دارای ظاهری متفاوت با بقیه مردان است. حرف هایش بوی اصلاح الگوی مصرف با اسانس خساست می دهد. همسرش زیور زنی شاد ،فعال و متا فزیکین است. زیور اهل حال است. یک بار که از دخترش شریفه درباره خواستگارش می پرسد، چند بار تاکید می کند که پسره با حاله؟
از حواشی بگذریم و به اصل بپردازیم که شبکه دو هم تمام زورش را می زند تا مردم با تمام وجودشان این اصل را پیگیری کنند. ماجرای خواستگاری لیلا به کجا ختم می شود؟ در حالی که بیننده در حال تجزیه و تحلیل است تا بهترین مورد برای همسری بانوی شمس الماره را پیدا کند، لیلا خانم در سیر و سلوکی عارفانه به نتیجه ای گرانقدر می رسد. حقیقت زمانی بر لیلا کشف می شود که صدای اذان فضا را پر می کند، لیلا مه تسبیحی به دست می گیرد، دل وصل می شود. فیلم غسل داده می شود، بنا بر ملاک برخی کارشناسان این سریال به خاطر این صحنه باید در زمره فیلم های دینی قرار بگیرد البته بگذریم از طرح مسایل فلسفی و اخلاقی مطرح شده در آن. لیلا چندی پس از این مکاشفه لب می گشاید و همه را از غم آزاد می کند. لیلا خانم فهمیده است که ملاک انتخاب همسر به دل نشستن ایشان است بی خیال حرف و فکر ومشورت و .... و این آخرین طبقه از عمارتی است که پایه اش خراب است.
هفته گذشته بخشی از سئوال و جوب های خبرنگاران و آقای ضرغامی را می دیدم .رئیس رسانه ملی در میان صحبت هایشان فرمودند: اهالی هنر به همه حرف های ما گوش نمی کنند آنچه آنها می ساند دقیقا همان چیزی نیست که ما می خواهیم. برداشت من این بود که سازندگان علایق و تفکراتی دارد که د کارشان می آمیزند و این باعث می شود که کار تولیدی همان چیزی نباشد که صدا و سیما می خواهد.
من از سخن ایشان استفاده و چند نکته خدمتشان عرض می کنم:
آقای ضرغامی! اینکه هنرمندان فکر و سلیقه خاص خودشان را دارند قبول؛ اما آیا صدا و سیما ، مدیر و شورای سیاست گذاری و شورای نظارت و هزار دم و دستگاه دیگر ندارد؟ آقای رئیس! شاید شما و این هزار دم و دستگاه فکری ندارید که سریالی مثل شمس العماره وقت مردم و و بودجه کشور را هدر می دهد و اگر فکر دارید وفکرتان این است حالا با کمی تفاوت ناشی از سلیقه و ... سازندگان، واویلا!
آقای ضرغامی، شما بفرمایید بیننده باید از شمس العماره چه بیاموزد؟ بی حیایی دختر جوان در حرف زدن با پسرهای خواستگار و حال کردن با آنها؟، انتخاب همسر با ملاک بر دل نشستن؟، اصلاح الگوی مصرف با اسانس خساست وسخره، زن ذلیلی شکور، زندگی مرفهانه اهل عمارت، فرهیختگی هرمز فرنگ رفته؟ یا ...
ادعا دارید شبکه دو شبکه کودک است. بنده به شخصه از اینکه از شبکهمخصوص کودکان این سریال راپخش کرده اید از شما شا کی ام. شما به کودکان چیزهایی یاد می دهید که چون ریختن زهر در کام آنهاست و کودکان نزدیک من از قربانی های این زهر خواهند بود. ظاهرا حواستان به پیامد های یک فیلم نیست و احتمالا یادتان رفته است پیام حضرت امام(1) را به رئیس وقت سازمان درباره پخش نظر یکی از بینندگان سریالی خارجی مبنی بر الگو بودن نقش اول سریال برای زنان جامعه. والسلام.
(1): آقاى محمد هاشمى، مدیرعامل صدا و سیماى جمهورى اسلامى.
با کمال تأسف و تأثر روز گذشته (شنبه هشتم بهمن ماه 67) از صداى جمهورى اسلامى مطلبى در مورد الگوى زن پخش گردیده است که انسان شرم دارد بازگو نماید. فردى که این مطلب را پخش کرده است تعزیر و اخراج مىگردد، و دست اندرکاران آن تعزیر خواهند شد. در صورتى که ثابت شود قصد توهین در کار بوده است، بلاشک فردتوهین کننده محکوم به اعدام است. اگر بار دیگر از اینگونه قضایا تکرار گردد، موجب تنبیه و توبیخ و مجازات شدید و جدى مسئولین بالاى صدا و سیما خواهد شد. البته در تمامى زمینهها قوه قضاییه اقدام مىنماید.
روح اللَّه الموسوى الخمینى.9/11/67
شمس العماره بینندگان خود را سر کار گذاشت
سرانجام، شمس العماره هوس را پذیرفت
شمس العماره و مهندسی فرهنگی
صدا و سیما و مشکلاتی که هنوز باقی است
تاملات دهگانه در شمس العماره